دلم برای تو پر می‌کشد امام غریب

 

تصاور حرم امام رضا

عکس حرم امام رضا

دلم برای تو پر می‌کشد امام غریب
غمت ز سینه شرر می‌کشد امام غریب
زیارت تو که فوق همه زیارت‌هاست
دل مرا به سفر می‌کشد امام غریب

شهادت حضرت امام رضا (علیه السلام) تسلیت باد.

 

زندگینامه امام رضا

 

السلام علیک یا اباالحسن

آقا جان بدون شما حضرت عشق اموراتمان نمی گذرد

جان ما وننگاه شما ، یک نظر کنید تا همه عمرمان بخیر برگردد

تصاویر ضریح امام رضا

 امام رضا بطلب

به پای بوس قدومت زمین مهیا شد
ز نور مضجع تو آسمان مصفا شد
هزار جن و ملک ره به آسمان نبرند
زمین به یمن تو برتر ز عرش اعلا شد

معجزات امام رضا

 حرم امام رضا

امام رضا زنده

 امام رضا دلم گرفته

امام رضا شعر

 امام رضا دارم میام پابوست

عکس حرم امام رضا با نوشته زیبا

شب چله در همدان و دورهمی «شام محبت»/رسومی که رو به فراموشی می‌رود

شب چله در همدان و دورهمی «شام محبت»/رسومی که رو به فراموشی می‌رود

همدان - در گذشته‌های نه چندان دور با فرارسیدن شب یلدا در همدان و تدارک «شام محبت» که به طور خاص کله و پاچه بود فامیل‌ها گردهم می‌آمدند و با رفع کدورت‌ها بلندترین شب سال را جشن می‌گرفتند.

به گفته پیرمردان و ریش سفیدان همدان، در گذشته شهر قدیمی همدان و آبادیهای اطراف آن زمستانی طولانی و خیلی سرد داشت و هوا از اول آذر ماه چنان سرد می‌شد که مردم کرسی می گذاشتند.

 سرمای همدان در گذشته به حدی بود که در بعضی خانه‌ها با آنکه بخاری وجود داشت کرسی هم در اتاق گذاشته می شد.

برای قرار دادن کرسی در اتاق اگر کف اتاق همسطح زمین بود و زیر آن زیرزمین یا اتاق دیگری نبود در زمین چاله ای می کندند چراکه چاله، آتش را بهتر گرم می کرد و وقتی هوا گرم می شد و کرسی را برمی داشتند، یک تخته را به اندازه دهانه چاله روی آن می انداختند و اتاق را فرش می کردند.

همدانی ها نگاه داشتن خاکستر اجاق و چاله را مایه برکت و شگون می دانستند وبرخی از همدانی ها خاکستر چاله را دور نمی ریختند و برای سال بعد نگه می داشتند و نگاه داشتن خاکستر اجاق و چاله را مایه برکت و شگون می دانستند.

شب اول کرسی‌گذاران همه خانواده‌ها پلو می‌خوردند

 شب اول کرسی‌گذاران در همه خانه‌ها پلو می‌خورند و علاوه بر آن ظرفی پر از مویز یا شانی یا هر دو را بر روی آن می‌گذارند تا دوستان وآشنایان با حضور در آن خانه شادی کنند و مبارک باد بگویند.

 در همدان قدیم زمستان را به چله بزرگه و چله کوچکه تقسیم می کردند و معتقد بودند که چله بزرگه ۴۰ روز است و از اول دی شروع می‌شود و چله کوچیکه ۲۰ روز است که از یازدهم تا آخر بهمن ادامه دارد.

 چهار روز از آخر چله بزرگه و چهار روز اول چله کوچکه را چار چار می گفتند، ادامه داد: در چله کوچیکه هوا به‌ قدری سرد می‌شد که اغلب حوض‌ها می‌ترکید.

 برخی آداب و رسوم همدانیها در این ایام ، به اعتقاد همدانی ها چله کوچیک گفته «اگر عمر من زیاد بود بچه را در گهواره از سرما می‌کشتم و دست زنان را نیز در تنور خشک می‌کردم»

اهمن و بهمن نماد سرما در زمستان همدان

به اعتقاد همدانی ها پس از گذشت ۱۰ روز از چله کوچک کوسه در می‌آید و بعد از آن هم اسفند می‌رسد، گفت: ۱۰ روز اولش را اهمن و ۱۰ روز دومش را بهمن و ۹ روز آخرش را «آفتاب به هود «می‌گویند.

افسانه ای رایج در میان مردم قدیم و جدید همدان در خصوص اهمن و بهمن بود ۴۵ روز که از زمستان می‌رود زمین نفس دزده می‌زند و ۵۰ روز که گذشت نفس آشکار می‌زند.

 با دمیدن نفس دزده یخها از زیر آب می‌شوند و نفس آشکار یخها را از رو هم آب می‌کند.

براساس افسانه ای شیرین، اهمن و بهمن دو برادرند و «آفتاب به هود» خواهر آنهاست و این کوسه بچه‌های ننه پیرزن هستند، اهمن و بهمن برای آوردن هیزم به سر کوه می روند اما برنمی‌گردند بعد ننه پیرزن دخترش را می‌فرستد او هم می‌رود و برنمی‌گردد آن وقت ننه سرما با اینکه از سرما می‌لرزد از زیر کرسی بیرون می‌آید و دنبال بچه هایش به طرف کوه می‌رود اما آنها را پیدا نمی‌کند سه روز در کوه می‌ماند و سرما را زیاد می‌کند بعد جارویی را آتش می‌زند و دور سرش می‌چرخاند و می‌گوید «کو اهمنم؟ کو بهمنم؟ دنیا را آتش می‌زنم» و آن وقت جارو را پرتاب می‌کند.

 مردم معتقدند اگر جارو به آب افتد سال جدید پر از آب و باران می‌شود و اگر به خشکی بیفتد خشکسالی در پیش است.

مردم براین عقیده اند که شش، هفت روز اول اسفند هوا گرم می‌شود و بعد دوباره سرد می‌شود که به این سرما اجوج و مجوج می‌گویند.

 گفته شده که پیرزنی شتری داشت و از آنجا که شتران در سرما آبستن می‌شوند شتر پیرزن در سرما آبستن نشده بود پیرزن وقتی دید هوا گرم شده به سر کوه رفت و گفت "خداوندا چرا سرما را نگه نداشتی تا شتر من آبستن بشود؟ " خداوند سرما را دوباره فرستاد تا شتر پیرزن آبستن شود. این سرمای پیرزن تا عید ادامه دارد.

 همدانیها معتقدند که محل زندگی غول بیابانی سرکوه الوند است، گفت: وقتی که هوا مه آلود می‌شود غول بیابانی قلیان می‌کشد تا هوا گرم شود و درختان میوه بیدار شوند و میوه دهند.

یکی  از همدانی ها که گرد پیری بر زلف هایش نقش بسته است نیز گفت: بنا به یک سنت دیرینه در کهن شهر همدان یک هفته قبل از شب یلدا، بزرگ فامیل مقدمات این مناسبت را فراهم کرده و همه اعضای خانواده در شب یلدا به خانه بزرگ فامیل رفته و این آیین دل انگیز را برپا می‌کردند.

شام ویژه شب یلدا «شام محبت» نام دارد

 شام ویژه شب یلدا «شام محبت» نام دارد و اگر بین دو خانواده اختلاف و رفت و آمد قطع می‌شد در شب یلدا بزرگ فامیل آن دو خانواده‌ای را که با هم کدورت داشتند را به خانه خود دعوت می‌کردند.

 کله و پاچه شام شب یلدا در همدان بود که برای برقراری صلح و صفا بین دو خانواده که با یکدیگر کدورت داشتند، پخت می‌شد از این رو به آن «شام محبت» می‌گفتند.

 شام فقط ویژه افرادی بود که قهر بودند و سایر فامیل خانواده با گذشت پاسی از شب به خانه بزرگ خانواده آمده و آیین شب یلدا را آغاز می‌کردند.

 بنابر یک رسم کهن در همدان متل گفتن، قصه گویی، شاهنامه‌خوانی و سخنوری از آیین‌های شب یلدا است.

اولین مرحله شب‌نشینی فصل زمستانی از شب یلدا و در خانه پدر بزرگ آغاز می‌شود وی ادامه داد: در شب چله تمام اقوام در خانه پدربزرگ گرد هم جمع می شوند و اولین مرحله شب‌نشینی فصل زمستانی از شب یلدا و در خانه پدربزرگ آغاز می‌شود.

بعد از آیین قصه‌گویی و شاهنامه خوانی، سخنوری و مشاعره نوبت به بازی‌های سرگرم‌کننده فصل زمستان می‌رسید و زیباترین بازی مخصوص شب یلدا، بازی جذاب و شیرین «مهره ریزان» بود.

«مهره‌ریزان» نوعی بازی است که در آن یک هفته قبل از شب یلدا در خانه‌ای که بنا بود افراد قوم و خویش برای آیین آن شب جمع شوند، دختر خانمی از آن خانواده کوزه سفالی را پر از آب کرده به درب خانه افرادی که بنا بود در آن شب در خانه پدر بزرگ جمع شوند، می‌برد.

«مهره ریزان» بازی مخصوص شب یلدا در همدان است

 افراد آن خانه با انداختن سنگ و مهره‌هایی چون انگشتر، سکه، سنجاق، دکمه، مهره شرکت خودشان را اعلام می‌کردند این کوزه در تمامی خانه‌ها برده شده و افراد خانواده‌ای که بنا بود در شب یلدا شرکت داشته باشند با انداختن وسیله ای در آن آمادگی خود را برای شرکت در مهره‌ریزان اعلام می‌کردند.

 صاحبخانه‌ها کوزه را از سقف خانه آویزان و منتظر شب یلدا می‌شدند و با فرارسیدن این شب و گذشتن پاسی از شب کوزه مهره را پایین آورده و در بغل دختر بچه‌ای نابالغ قرار داده و توری قرمزی سر دختر بچه کشیده و به آن عروس می‌گفتند.

 بعد تمام افراد شرکت‌کننده به دور عروس حلقه زده و با خواندن ابیاتی از اشعار دلنشین بوستان برای هر وسیله ای یک بیت خوانده و بعد از عروس می‌خواستند آن را بیرون آورد بر همین اساس بیت شعر همراه هر شی به عنوان فال صاحب شی تلقی شده و توسط بزرگ خانواده تفسیر و نتیجه فال و نیت شرکت‌کننده معلوم می‌شد.

خوراکی‌های ویژه یلدا از یک هفته قبل  توسط خانم‌های باسلیقه همدانی تهیه می شد لهرابی اضافه کرد: پس از بازی های کودکان رسم کهن چنین بود که خوراکی‌های ویژه یلدا که یک هفته پیش توسط خانم‌های هنرمند و با سلیقه همدانی تهیه شده، در آن شب برای مصرف در سینی‌های مسی بزرگی قرار داده می‌شد و در جلوی میهمان‌ها گذاشته می‌شد و ساعت‌ها آنها را مشغول می‌کرد.

 انار، انجیر خشک، شاهدانه، نخود، گردو، بادام، گز، مویز، شانی، کشمش سبز، انگور بند، توت خشک، گندم، تخمه هندوانه و خربزه بو داده از تنقلات و خوراکی‌های خوشمزه‌ای بود که مردم همدان در ظرف‌های ویژه ریخته و در جلوی میهمانان قرار می‌دهند.

اینها همه آیین و سننی هستند که از سالهای دیرین در همدان کهن برگزار می شد اما با وجود این همه زیبایی در این آداب و سنن متاسفانه بیشتر این رسم و آداب به ورطه فراموشی سپرده شده است.

گستردگی خانواده ها در زمان های نه چندان دور در کهن شهر همدان موجب نزدیکی بیشتر اعضای خانواده ها به هم شده بود و شاید شب یلدای آنان باصفا تر و جذاب تر از زمان حال برگزار می شد.

گسترش ارتباطات جمعی، کوچک شدن خانواده ها و ماشینی شدن زندگی مردمی و گاهی چشم و هم چشمی و اختلاف بین خانواده ها در این سالها موجب شده آیین های شب یلدا به آن زیبایی سالهای گذشته برگزار نشود.

اول آبان روزکارشناس رسمی مبارک